جدول جو
جدول جو

معنی چمنه بین - جستجوی لغت در جدول جو

چمنه بین
به بغل و پهلو خوابیدن یا جمع کردن زائو، فنی در کشتی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شانه بین
تصویر شانه بین
فال گیر که از روی استخوان شانۀ گوسفند فال می گیرد، فال بین
فرهنگ فارسی عمید
(دَ کَ)
دانه چین. که دانه از زمین برگیرد. دان جمعکن:
زاغ سیه روی بود چینه چین
چرغ سیه چشم بود دوربین.
امیرخسرو
لغت نامه دهخدا
(یَ بَ تَ / تِ)
فال گیر و این فال مخصوص بشانۀ استخوان بز باشد و این عمل را شانه بینی گویند. (بهار عجم). کت بین یعنی فال بین است که روی کت گوسفندی که در وقت مخصوص کشته شده باشد نگاه کند و حالات آینده را بگوید. (فرهنگ نظام). کنایه از فالگیر و این فال مخصوص بشانۀ بز میباشد و مؤلف را مسموع است که در ولایت (ایران) برشانۀ بز نقشی نویسند و بحساب پی بمقصود برند. (از غیاث اللغات) (ازآنندراج). فالگیر که از روی خطوط شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) طالع گوید. (یادداشت مؤلف) :
اینها سلیم کاکنون من میکشم از آن زلف
عمری به پیش ازهم (؟) میگفت شانه بینی.
سلیم (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
(چَ مَ)
دهی از دهستان سملقان بخش مانۀ شهرستان بجنورد که در 50 هزارگزی جنوب باختری مانه بر سر راه شوسۀ عمومی بجنورد به نردین واقع است. کوهستانی و سردسیر است و 84 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات است. محصولش غلات، بنشن، میوجات و پنبه. شغل اهالی زراعت، مالداری و قالیچه بافی است و راهش مالرو است. در این آبادی تربیت زنبور عسل معمول است و عسل آنجا معروف میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(چَ مِ بُ)
دهی از دهستان چلاو بخش مرکزی شهرستان آمل که در 50 هزارگزی جنوب خاوری آمل واقع است. کوهستانی و جنگل دار و هوایش معتدل است و 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه. محصولش غلات، لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی زنان بافتن کرباس، شال و جوراب وراهش مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شانه بین
تصویر شانه بین
فالبین، فالگیر
فرهنگ لغت هوشیار
خسیس بودن
فرهنگ گویش مازندرانی
خیس شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در منطقه ی شهرستان آمل
فرهنگ گویش مازندرانی